حیا

توصیه‌های آقا مجتبی تهرانی درباره "حیا"

از خدا حیاء کن! شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن! چون عمل، برای خداوند دیگر بیرونی و درونی ندارد.

"جام زهر"

پذیرش قطعنامه 598: "جام زهری" که امام نوشید.


برای کسب اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

ادامه نوشته

حداقل عبادت برای تسلط بر نفس در ماه رمضان

حداقل عبادت برای تسلط بر نفس در ماه رمضان

اگر ما ماه رمضانی را گذاراندیم، شبهای احیایی را گذاراندیم، روزه‌های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و می‌توانیم جلو نفس اماره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست. اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد و حظّ ما از ماه رمضان آن طور که پیغمبر اکرم(ص) فرمودند که بعضی از مردم حظشان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است فقط این بوده که یک ماه، یک گرسنگیهایی و یک تشنگیهایی کشیدیم، یک بد حالی پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالی قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟!

این علامت قبول نشدن روزه ماست؛ در صورتی که اگر انسان در ماه رمضان روزه‌گیر  واقعی باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد و همین طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنی قبلاً یک صبحانه و یک ناهار و یک شام می‌خورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد، بعد احساس می‌کند که هم نیروی بدنی‌اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحی‌اش بر کار خیر و برای تسلط بر نفس.

این حداقل عبادت است.

منبع: آزادی معنوی، متفکر شهید استاد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ص50

رمضان؛بهار اُنس با خدا


آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟            آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست؟
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک                    می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست       تاکه معلوم شود  طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب             تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید            سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار                تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد               در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور      گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم                  آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری

منتظرم...منتظرم مسافرم زود برسه...

منتظرم...منتظرم مسافرم زود برسه...

امام زمان چشمان گنهکارم پر از اشک است، چه بسیار اشک ریخته‌ام فریاد زده‌ام صدایت کرده‌ام، یابن‌الحسن (عج) گوشه چشمی بر من فکن، مهدی جان سخت حیرانم، رخسار چون ماهت را برایم بگشا زیرا که منتظرم.

شهید ابوالفضل مختاری

ندارم دگر طاقت دوری      ندارم دگر داغ مهجوری

بیا از سفر تا سرمه‌ی      چشمم نمایم خاک پایت

بیا از سفر تا جان خود        یکجا کنم جانا فدایت

یا مهدی

تشکیل نظام اسلامی

تشکیل نظام اسلامی

منتظران چاره ای جز تشکیل حکومت ندارند!

 تشکیل حکومت عدل یعنی ایستادن در مقابل دنیای استکبار!

اهمیت دفاع از نظام جمهوری اسلامی!

حفظ جمهوری اسلامی مهم‌تر از حفظ امام عصر (ع)!

حفظ نظام مهم‌تر از همه چیز!

گسترش انقلاب، زمینه سازی حکومت مهدوی(ع)!

با صدور انقلاب زمینه ظهور را فراهم کنید!

برای کسب اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

ادامه نوشته

صدای قدم های نور می آید ...

بسم رب المهدی

صدای قدم های نور می آید ...

 ماه سوسو می‌زند.

باید برخیزم و دل از فانوس‌های کاغذین ببرم...

امشب در من، هزار واژه « امن یجیب... » شعله می‌کشند تا بَلکه بسوزانند و خاکستر کنند این خواب طولانی را...!

صدای قدم‌های نور می‌آید ...

... باید به دل شب زد!!

این شب، شبی است که درهای آسمان باز می‌شود و هوا عطر بخشش و آمرزش خدا را به خود می‌گیرد؛ شبی برای اتصال به آسمان!

آقا جان! به دست‌های خالی ما منگر. تمام تلاش خود را می‌کنیم تا اگر جزو پا در رکابانت نشدیم لا اقل خاک زیر قدومت شویم.

«السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقیت اللَّهِ فِي أَرْضِهِ»

سال روز ولادت آخرین منجی عالم بشریت مبارک باد

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی خامنه ای نگهدار، از نهضت خمینی محافظت بفرما.

آمین یا رب العالمین

نگاهی به مناجات شعبانیه

 مناجات شعبانیه

گفتگو با خدایی است که راز درون و نیاز انسان و فرجام امور را می‏داند و پیش از آن که لب به سخن گشاییم، دفتر دلمان و کتاب نفسمان را می‏خواند و قلم تقدیرش به همه چیز و همه کس جاری است و سود و زیان‏ها و افزایش و کاستی‏ها به دست اوست.

الهی . . . ان حرمتنی فمن ذالذی یرزقنی و ان خذلتنی فمن ذا الذی ینصرنی . . .

خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی کیست که یاریم کند؟ از خشم تو به خودت پناه می‏برم . اگر من شایسته رحمتت نیستم، تو سزاوار جود و بخششی .

در «مناجات شعبانیه‏»

نیایشگر صاحبدل، خود را در برابر خدایی می‏بیند، بخشنده و رحمت گستر، رؤوف و خطاپوش، رحیم و پوزش‏پذیر، که نه می‏تواند دل از عطای او برکند و نه از عفو او بر خطاها نومید شود. زبان عذر خواهی او از خدا بلند است و دامن حسناتش کوتاه.

«مناجات شعبانیه‏» ، زبان عشق و شیدایی است!!

خدایا! اگر می‏خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏کردی، اگر می‏خواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمی‏کردی . . .

خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست ‏به دامان عفوت می‏زنم،

اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت‏ باز خواست می‏کنم .

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .

هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه می‏توانم از آستانت تهی‏دست و محروم برگردم؟ . . .

اوج فرازهای بلند این دعا آنجاست که امام از خدایش «کمال انقطاع‏» می‏طلبد، از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی روشن ساختن، حجاب‏های نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .

و پایان دعا، خواسته‏ای چنین است:

«خدایا! مرا به فروغ نشاط‏ انگیز عزت خویش بپیوند، تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم.»

این است که همه امامان، بی استثنا، زبانی مترنم و دلی مشعوف به این دعا داشته‏ اند و مناجات شعبانیه، با این حقایق ناب عرفانی و لحن و زبانی شیدایانه، «سرود شوریدگی‏» آن پیشوایان بوده است .

این است، رمز تغزل ائمه با این نشید آسمانی و سرود عرفانی!

برگرفته از سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی